لغتنامه دهخدا
فرهادمیرزا. [ف َ ] (اِخ ) قاجار. معتمدالدوله پسر عباس میرزای قاجار ولیعهد فتحعلیشاه . هدایت نویسد: از بدایت شباب به کسب فضائل جد بلیغ و عزم راسخ داشت ... بعد از رحلت والد بزرگوار و جلوس برادر کامکارش محمدشاه مأمور حفاظت سرحدات فارس و عراق شد و انتظامی تمام در آن بلادایجاد کر