پیگیری، بیم داشتن، باک داشتن
reeking، بوی بد دادن، بخار از دهان خارج کردن
ضبط
ریسک کردن، کومه کردن
تکان دادن، تکان نوسانی دادن، جنباندن
برنج
shipwrecking
خراب کردن، مخرب، مسبب خرابی