یزدیلغتنامه دهخدایزدی . [ ی َ ] (اِخ ) احمدبن مهران بن خالد یزدی ، مکنی به ابوجعفر از راویان بود و از عبیداﷲبن موسی و ابونعیم نخعی و جز آن دو از کوفیان خبر شنید و منکدری و احمدب
یزدیلغتنامه دهخدایزدی . [ ی َ ] (اِخ ) شیخ حسن یزدی ، مردی عالم و دانشمند بود. به عراق مهاجرت کرد و از محضر علما استفاده نمود و چون مردی انقلابی بود در قیام مشروطیت شرکت کرد. چن
یزدیلغتنامه دهخدایزدی . [ ی َ] (اِخ ) سید محمدباقربن سید مرتضی حسنی حسینی طباطبائی یزدی ، از علمای امامیه ٔ قرن سیزدهم هَ . ق . بود.از تألیفات اوست : 1- حل العقول لعقد الفحول ف
یزدیلغتنامه دهخدایزدی . [ ی َ ] (اِخ ) پهلوان ابراهیم معروف به یزدی بزرگ فرزند غلامرضا یزدی (متولد یزد 1245 هَ . ق . متوفی دراول فروردین 1320 هَ . ق .) در سن 12 سالگی شروع به ور
یزدیلغتنامه دهخدایزدی . [ ی َ ] (اِخ ) حسن بن حسین بن اسماعیل بن مرتضی حسینی یزدی . او راست : اکسیر الاخبار للاخیار الابرار چ بمبئی 1310 هَ . ق . (از معجم المطبوعات مصر).
یزدی بندیلغتنامه دهخدایزدی بندی . [ ی َ ب َ ] (اِ مرکب ) دراصطلاح بنایان قسمی زینت در طاق . (یادداشت مؤلف ).
یزدیونلغتنامه دهخدایزدیون . [ ی َ دی یو ] (اِخ ) ج ِ یزدی . یزدیها. جماعتی از محدثانند. (یادداشت مؤلف ).
پهلوان یزدیلغتنامه دهخداپهلوان یزدی . [ پ َ ل َ ی َ ] (اِخ ) ابوالبشر. دجال . ابوالبشر پهلوان بن شهر مزن بن محمدبن بیوراسف (کمارأیته بخطه هکذا فی آخر شرح المصابیح للبغوی ) الیزدی دجال
پهلوان یزدیلغتنامه دهخداپهلوان یزدی . [ پ َ ل َ ی َ ] (اِخ ) پهلوانی در دربار ناصرالدین شاه که بر دیگر پهلوانان غالب آمد.
یزدی بندیلغتنامه دهخدایزدی بندی . [ ی َ ب َ ] (اِ مرکب ) دراصطلاح بنایان قسمی زینت در طاق . (یادداشت مؤلف ).
یزدیونلغتنامه دهخدایزدیون . [ ی َ دی یو ] (اِخ ) ج ِ یزدی . یزدیها. جماعتی از محدثانند. (یادداشت مؤلف ).