26 فرهنگ

3142 مدخل


ترجمه مقاله

ظلم

zolm

ستم کردن؛ جور؛ ستمگری؛ بیداد؛ ستم.

بیداد، جفا، ستم

آزار، اجحاف، اعتساف، بغی، بیدادگری، بیداد، تطاول، تعدی، جبر، جفا، جفا، جور، ستم، ستمگری، غدر، مظلمه ≠ مهر

barbarism, iniquity, injustice, oppression, outrage