ریمازلغتنامه دهخداریماز. (اِ) ریماد. یک نوع جامه ٔ لطیف . (ناظم الاطباء). جامه . (شرفنامه ٔ منیری ). نوعی ازجامه ٔ لطیف بود و آن را گیماز هم خوانند. (از برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ). رجوع به ریمز و ریماد شود.
پرمازلغتنامه دهخداپرماز. [ پ ُ ] (ص مرکب ) پرچین . پرشکن . ترنجیده : درچو بگشاد و بدان دخترکان کرد نگاه دید چون زنگی هر یک را دو روی سیاه جای جای بچه ٔ تابان چون زهره و ماه بچه ٔ سرخ چو خون و بچه ٔ زرد چو کاه سر نگونسار ز شرم و روی تیره ز گناه هر
گرماشلغتنامه دهخداگرماش . [ گ َ ] (اِخ )دهی است از دهستان کلاترزان بخش حومه ٔ شهرستان سنندج واقع در 15000گزی باختر سنندج و 4000گزی جنوب شوسه ٔسنندج به مریوان . هوای آن سرد. دارای 480 تن سکنه ا
گرمایش آلفاییalpha particle heatingواژههای مصوب فرهنگستانگرم شدن پلاسما براثر انرژی ناشی از گداخت هستهای دوتریوم و تریتیوم که به تولید ذرۀ آلفا میانجامد متـ . گرمایش آلفاگداختی fusion heating
پسگرمایشpostheatingواژههای مصوب فرهنگستانگرم کردن قطعات جوشکاریشده بلافاصله پس از جوشکاری برای بازپخت یا تنظیم میزان سرد شدن قطعه بهمنظور جلوگیری از تشکیل ساختار سخت یا ترد
پیشگرمایشpreheatingواژههای مصوب فرهنگستانحرارت دادن اجسام تا دماهای میانه بهمنظور آمادهسازی برای عملیات بعدی و صرفهجویی در انرژی
اَبَرگرمایشsuperheatingواژههای مصوب فرهنگستانگرم کردن مادۀ خالص تا دمایی بالاتر از دمای تغییر حالت آن ماده در شرایط عادی، بیآنکه تغییر حالتی در آن رخ دهد