قطوطائیلغتنامه دهخداقطوطائی . [ ق َ ] (اِخ ) مکرم بن احمدبن مکرم ، عم ابوالعباس بن مکرم . از راویان است . (اللباب ).
قطوطالغتنامه دهخداقطوطا. [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دههای بغداد برابر با آنچه سمعانی در الانساب گمان برده است . (اللباب ).
کثاثاءلغتنامه دهخداکثاثاء. [ ک َ ] (ع ص ، اِ) زمین بسیارخاک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ).
قطوطیلغتنامه دهخداقطوطی . [ ق َ طَ طا ] (اِخ ) موضعی است .(معجم البلدان ) (منتهی الارب ). رجوع به قطوطا شود.
قطوطیلغتنامه دهخداقطوطی . [ ق َ طَ طا] (ع ص ) گام نزدیک نهنده در رفتار. || مرد درازپای نزدیک گام . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
قطوطیلغتنامه دهخداقطوطی . [ ق َطْ وَ ] (اِخ ) هیثم بن خلف دوری ، مکنی به ابومحمد. از راویان است . وی از ربیعبن تغلب و احمدبن ابراهیم دورقی روایت کند و از او ابوبکربن قصری و جز او روایت دارند.