غنیظلغتنامه دهخداغنیظ. [ غ َ ] (ع ص ، اِ) غوره ٔ خرما که دروده در خوشه بمانند تا پخته و رسیده گردد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). خرمای نارس که از درخت ببرند و بگذارند تا در خوشه های خود برسد. (از اقرب الموارد).
سردهgenusواژههای مصوب فرهنگستانهفتمین رتبۀ اصلی در آرایهشناسی موجودات زنده، پایینتر از تیره و بالاتر از گونه
ژنهای اَرتاساختorthologous genesواژههای مصوب فرهنگستانژنهایی با توالیهای همسان و عملکرد یا عملکردهای یکسان در دو گونۀ متفاوت
ژنهای افزایشیadditive genesواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از ژنهای دگرهای و غیردگرهای که در بروز یک صفت کمّی اثر افزایشی دارند