داثرةلغتنامه دهخداداثرة. [ ث ِ رَ ] (ع ص ) تأنیث داثر: امم داثرة؛ امتهای از میان رفته . اقوام منقرض شده .
دوتیرهلغتنامه دهخدادوتیره . [ دُ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دابو بخش مرکزی شهرستان آمل . دارای 205 تن سکنه . آب آن ازهراز و چشمه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
دوتیرگیلغتنامه دهخدادوتیرگی . [ دُ رَ/ رِ ] (حامص مرکب ) حالت و صفت دوتیره . دودستگی . شقاق و نفاق . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دودستگی شود.
دیوپتریلغتنامه دهخدادیوپتری . [ ی ُ ] (فرانسوی ، اِ) واحد تقارب (عکس فاصله ٔ کانونی ) عدسی ها و آن تقارب عدسی متقاربی است که فاصله کانونیش یک متر باشد.عینک سازان تقارب عدسیهای عینک را بر حسب دیوپتری درجه یا نمره ٔ آن خوانند. (از دایرة المعارف فارسی ).