بیاندازهفرهنگ مترادف و متضادبسیار، بیحد، بیحساب، بیشمار، بیمر، بیمقیاس، بینهایت، جزیل، خیلی، بسیار، بیش از حد، فراوان زیاد، ≠ معدود
بما فيه الکفايةدیکشنری عربی به فارسیکافي , بس , باندازه ء کافي , نسبتا , انقدر , بقدرکفايت , باندازه , بسنده