raidsدیکشنری انگلیسی به فارسیحملات، یورش، حمله ناگهانی، تاخت، تاخت و تاز، ورود ناگهانی پلیس، یورش اوردن، هجوم اوردن
آهنگ اوجگیریrate of climb, climb rate, rate of ascent, ROC, r/cواژههای مصوب فرهنگستانمیزان تغییر در افزایش ارتفاع هواگرد بر حسب متر یا پا بر دقیقه متـ . آهنگ صعود
کوچراهmigration routeواژههای مصوب فرهنگستانراه یا مسیری که دو ناحیة زیستجغرافیایی (biogeographical) را به هم پیوند میدهد و امکان جابهجایی گیاهان و جانوران را فراهم میکند متـ . مسیر مهاجرت
آهنگ ریختهگریcasting rateواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین شمار قطعات ریختگی قابلتولید در یک ساعت عملیات یکنواخت