flangeدیکشنری انگلیسی به فارسیفلنج، پخش رگه معدن، لبه بیرون امده چرخ، پیچ سر تنبوشه، برجستگی، لبه دار کردن، پخش کردن
بال 1flangeواژههای مصوب فرهنگستانقسمتی از سطح مقطع تیر که در بالا و پایین تیر قرار میگیرد و نقش اصلی آن مقاومت در برابر خَمش است