چپاوللغتنامه دهخداچپاول . [ چ َ وُ ] (ترکی ، اِ) تاختن فوجی از لشکر جداشده ، بر سر مخالف از مسافت بعید. (آنندراج ). تاخت وتازگروهی از لشکر از مسافت دور بر سر گروه مخالف . (ناظم الاطباء). || غارت کردن . (فرهنگ نظام ). تاراج . تالان . غارت . چپو. یغما. چپاولگری : از ت
سامانۀ خودرویابautomatic vehicle location system, AVL system, AVLواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که موقعیت وسایل نقلیهای را که دارای لوازم الکترونیکی ویژه برای ارتباط با مرکز هستند، تعیین میکند
چپاولگریلغتنامه دهخداچپاولگری . [ چ َ وُ گ َ ] (حامص مرکب ) غارتگری . چپوچی گری . یغماگری . چپاول . رجوع به چپاول شود.
چپاولگریلغتنامه دهخداچپاولگری . [ چ َ وُ گ َ ] (حامص مرکب ) غارتگری . چپوچی گری . یغماگری . چپاول . رجوع به چپاول شود.
چپاول کردنلغتنامه دهخداچپاول کردن . [ چ َ وُ »َ دَ ] (مص مرکب ) تاختن . تاراج کردن . چپو کردن . غارتیدن . یغما کردن . تالان کردن . رجوع به تاختن و تاراج کردن و غارتیدن شود.
چپاول چیلغتنامه دهخداچپاول چی . [ چ َ وُ ] (ترکی ، ص مرکب ) چپوچی . یغماگر. غارتگر. آنکه تاراج و تالان کند. چپاولگر. رجوع به چپاولگر و چپوچی و غارتگر و یغماگر شود.