لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ربیعةبن مربن حارثةبن ناصرة الهذلی . وی بنام خالدبن معبد مشهور است ، ولی صواب خالد ابوسعید میباشد. او ادراک عهد نبی کرده است و ابراهیم منذر این مطلب را از معبدبن خالد از ابی شریحة بنا برقول ناقلی چنین آورده است که خالد گفت پدر من و پدر تو از مسلمین اول