لغتنامه دهخدا
غفص . [ غ َ ] (ص ) تندار و لک و سطبر و فربه . این لفظ جز در فردوس اللغات در دیگر کتب معتبره ٔ لغات یافته نمیشود و ظاهراً در اصل گبز بوده به معنی سطبر و قوی چنانکه در برهان است .موافق قاعده ٔ فارسی کاف فارسی را به غین معجمه و بای موحده را به فا و زای معجمه را به سین مهمله بدل