لغتنامه دهخدا
شمارگیر. [ ش ُ ] (نف مرکب ) محاسب . (آنندراج ). حساب کننده . محاسب . حساب نویس . (ناظم الاطباء). حاسب . (دهار). حساب . شمارگر. (یادداشت مؤلف ) : عمر... سایب بن اقرع را که مولای بنی ثقیف بود و دبیر شمارگیر بود بفرستاد او را که اگر ظفر باشد و غنیمت باشد