لغتنامه دهخدا
لوامع. [ ل َ م ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِلامعة و لامع. اثرهای روشن و پرتوهای درخشان . (غیاث ).صاحب کشاف اصطلاحات الفنون گوید: در اصطلاح صوفیه عبارت است از انوار ساطعه که لامع میشود به اهل رایات ازارباب نفوس ظاهره پس منعکس میشود از خیال به حس مشترک و مشاهده کرده میشود به حواس ظاهره .