داتانلغتنامه دهخداداتان . (اِخ ) (به معنی مخصوص بچشم ) یکی از رؤسای رؤبین که در عصیان قورح شریک بود. (سفر اعداد 16: و 26:9- سفر تثنیه 11:<span class="hl" di
دایتونلغتنامه دهخدادایتون . [ تُن ] (اِخ ) نام شهری در ایالت اهایو از ممالک متحده ٔ امریکای شمالی در کنار رود میامی . دارای 210700 سکنه .
داتنلغتنامه دهخداداتن . [ ت َ ] (مص ) صورت پهلوی مصدر «دادن » و آن ازریشه ٔ اوستائی «دا» است . (از ایران باستان ص 71).
داثنلغتنامه دهخداداثن . [ ث ِ ] (اِخ ) نام ناحیه ای نزدیک غزّه از اعمال فلسطین به شام و بدانجا مسلمانان با رومیان درآویختندو آن نخستین جنگ بود میان ایشان . (معجم البلدان ).
الیابلغتنامه دهخداالیاب . [ ] (اِخ ) یعنی خداوند پدر اوست ، شش تن به این اسم بودند:1- رئیس زبولون آنگاه که قوم را در سینا اسم نویسی میکردند. 2- پدر داتان و ابیرام . 3- مهین برادران داود. <