لغتنامه دهخدا
خبیط. [ خ َ ] (ع اِ) حوض کوچک ویران شده بر اثر پای شتران . (از منتهی الارب ) (متن اللغة) (معجم الوسیط) (تاج العروس ) (اقرب الموارد). ج ، خُبُط. || ماست که بر آن شیر تازه ریزند هم زنند تا مخلوط شود. (از منتهی الارب ) (متن اللغة) (معجم الوسیط) (تاج العروس ). ج ، خُبُط. || آب ان