لغتنامه دهخدا
چارگوشه . [ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) هر چیز را گویند که مربع باشد. (برهان ). ذو اربعة زوایا. چارگوشه ای . چارزاویه ای . || کنایه از تخت پادشاهان است که بعربی «سریر» خوانند. (برهان ). کنایه از تخت بود که آنرا«پات » و «گاه » نیز گویند و به تازی «