لغتنامه دهخدا
بذیم . [ ب َ ](ع ص ) قوی و توانا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ازذیل اقرب الموارد). || دهن بدبو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دهنی که بوی آن متغیر باشد. (از ذیل اقرب الموارد). || خردمندی که در خشم از جا نرود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آنکه در غیر مورد غضب خشمناک نشود