پرتوِ گاماgamma rayواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تابش الکترومغناطیسی پرانرژی و پرنفوذ که معمولاً در واپاشی پرتوزا گسیل میشود
گسیل گاماgamma emissionواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن هستههای اتمی با بیرون فرستادن تابش الکترومغناطیسی پرانرژی، بهصورت پرتو گاما، از حالت برانگیخته به حالتی با انرژی کمتر نزول میکنند
ایمانلغتنامه دهخداایمان . (ضمیر) در برخی لهجه ها این صورت در کلمات مختوم به «الف » و «واو» و «یاء» بجای ضمیر «ایم » بکار رود و درکلمات غیرمختوم به «الف » یا «یاء» و «واو» بصورت «یمان » استعمال شود که بجای «یم » ضمیر فاعلی اول شخص باشد و بصورت مفرد امر و مفرد ماضی غایب به آخر کلمات ملحق میشود:
ایمانلغتنامه دهخداایمان . (ع مص ) (از «ی م ن ») به یمین درآمدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). از جانب یمین آمدن . (ناظم الاطباء). || به سوی راست رفتن . (منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد) (آنندراج ). از جانب راست آمدن : ایمن الرجل ؛ از جانب راست آن مرد درآمد. (ناظم الاطباء).