اننالغتنامه دهخدااننا. [ اِن ْ ن َ ] (ع ) مرکب از اِن ، یکی از حروف مشبهة بالفعل و نا، ضمیر متکلم معالغیر. بدرستیکه ما. همانا ما.
يَفْرُطَفرهنگ واژگان قرآنپیشی گیرد - شتاب کند (عبارت "إِنَّنَا نَخَافُ أَن يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَن يَطْغَىٰ " یعنی : ما مىترسيم كه [پيش از دعوت كردنش به حق] با سختگيرى و شكنجه بر [ض
عقیبةلغتنامه دهخداعقیبة. [ ع ُ ق َ ب َ ] (اِخ ) ابن هُبیَرة اسدی . از شعرای جاهلیت عرب است و درک اسلام نیز کرد. او اشعار مشهوری خطاب به معاویه دارد که چنین آغاز میشود : معاوی انن
نالغتنامه دهخدانا. (ع ضمیر) ضمیر است برای متکلم معالغیر (اول شخص جمع) و مشترک است در رفع و نصب و جر : ربنا اننا سمعنا. (قرآن 193/3) (المنجد).به هرچ از اولیا گویند صدقنی و وفقن
شارلغتنامه دهخداشار. [ رِن ْ ] (ع ص ، اِ) شاری . مفردشُراة. (از منتهی الارب ). و شراة فرقه ای از خوارج رانامند. وجه تسمیه ٔ آن «شری زید اذا غضبه ولج » یا گفته ٔ آنان است به این
منادیلغتنامه دهخدامنادی . [ م ُ ] (ع ص ) ندادهنده که برای اظهار امر حاکم در شهر می گردد. (غیاث ) (آنندراج ). آنکه ندا می کند وبه آواز بلند مردم را برای امری آگاه می کند و جار می