اندازه گیرلغتنامه دهخدااندازه گیر. [ اَ زَ / زِ ] (نف مرکب ) قیاس کننده و شمارنده که در این زمان بمهندس مشهور است . (آنندراج ). مهندس . (دهار). مهندز. (یادداشت مؤلف ) : مساحت گران داشت اندازه گیربر آن شغل بگماشته صد دلیر. <p cla
اندازه گیریلغتنامه دهخدااندازه گیری . [ اَ زَ / زِ ] (حامص مرکب ) عمل اندازه گرفتن . مقیاس گیری . (فرهنگ فارسی معین ).
ماشین اندازهگیر خطtrack geometry car, track recording car, geometry carواژههای مصوب فرهنگستانمـاشینـی مجـهز بـه حسـگرهـای بـرقـیـ مکانیکی که بهصورت خودکار مشخصات هندسی خط آهن را در مسافتهای طولانی تشخیص میدهد و ثبت میکند متـ . اندازهگیر خط