اذواء یمنلغتنامه دهخدااذواء یمن . [ اَذْ ءِ ی َ م َ ] (اِخ ) نام منزلتی در یمن دون تبابعه ، و جمع آن ذَوون و اذواء است از آنرو که لقب ایشان مبدو به ذو باشد چون : ذوالمنارو ذوالأعواد و ذویزن و ذوجدن و ذونواس و ذوانواح .
حدواءلغتنامه دهخداحدواء. [ ح َ دَ ] (اِخ ) نام موضعی است . نام جائیست . (معجم البلدان ). غیر از حدوداء است .
آدوآلغتنامه دهخداآدوآ. (اِخ ) پایتخت تیگره در حبشه دارای پنج هزار سکنه ، و شکست سپاه ایتالیا از مردم حبشه در 1313 هَ . ق . / 1896 م . در این شهر بود.
هدواءلغتنامه دهخداهدواء. [ هَُدْ ] (اِخ ) آبی است درنجد از آن بنی عقیل و وحیدبن کلاب . (معجم البلدان ).
ذوالکلاعلغتنامه دهخداذوالکلاع . [ ] (اِخ ) ابن الاثیر در المرصع گوید او از اذواء یمن بوده و ابوشراحیل ذوالکلاع از اولاد اوست .
اذواءلغتنامه دهخدااذواء. [ اِذْ ] (ع مص ) پژمرده کردن . خوشانیدن . پژمرانیدن . پلاسانیدن ، چنانکه گرما تره یعنی بقل را.
اذواءلغتنامه دهخدااذواء. [ اِذْ ] (ع مص ) پژمرده کردن . خوشانیدن . پژمرانیدن . پلاسانیدن ، چنانکه گرما تره یعنی بقل را.