ذواروانلغتنامه دهخداذواروان . [ اُ ] (اِخ ) نام جایگاهی و بدانجا چاهی است موسوم به بئر ذی اروان . و آن جایگاه را ذروان و چاه را نیز بئر ذروان نامند. و در این چاه لبیدبن اعصم یهودی
ذوالنباحلغتنامه دهخداذوالنباح . [ ذُن ْ ن ُ] (اِخ ) زمین درشت و مرتفعی است از شربة به اطراف تیمن . || پشته ای است از دیار فزارة. (کذا جاء فی کتاب الحازمی . بنقل یاقوت در معجم البلدا
اذواء یمنلغتنامه دهخدااذواء یمن . [ اَذْ ءِ ی َ م َ ] (اِخ ) نام منزلتی در یمن دون تبابعه ، و جمع آن ذَوون و اذواء است از آنرو که لقب ایشان مبدو به ذو باشد چون : ذوالمنارو ذوالأعواد
ذواروانلغتنامه دهخداذواروان . [ اُ ] (اِخ ) نام جایگاهی و بدانجا چاهی است موسوم به بئر ذی اروان . و آن جایگاه را ذروان و چاه را نیز بئر ذروان نامند. و در این چاه لبیدبن اعصم یهودی