ذوسدرلغتنامه دهخداذوسدر. [ س ِ ] (اِخ ) نام موضعی است در شعر ابوذویب و در شعر عباس بن مرداس که گوید:ابلغ ابا سلمی رسولا یروعه و لو حل ذاسدر و اهلی بعسجل . (از المرصع).
ذوسدیرلغتنامه دهخداذوسدیر. [ س ُ دَ ] (اِخ ) نام موضعی است و نام قاعی است میان بصره و کوفه در دیار غطفان . (از المرصع). و در بعض مآخذ؛ قریه ای است بنی العنبر را بظهر السخال .و در
ذوسدرلغتنامه دهخداذوسدر. [ س ِ ] (اِخ ) نام موضعی است در شعر ابوذویب و در شعر عباس بن مرداس که گوید:ابلغ ابا سلمی رسولا یروعه و لو حل ذاسدر و اهلی بعسجل . (از المرصع).
ذوسدیرلغتنامه دهخداذوسدیر. [ س ُ دَ ] (اِخ ) نام موضعی است و نام قاعی است میان بصره و کوفه در دیار غطفان . (از المرصع). و در بعض مآخذ؛ قریه ای است بنی العنبر را بظهر السخال .و در