کارلالغتنامه دهخداکارلا. (اِخ ) نام کوهی که معبد معروف بودائی بالای آن واقع است و سابقاً «کارلی » خوانده میشد. (از یشتها، تفسیر استاد پورداود ج 2 ص 32).
کرپچلولغتنامه دهخداکرپچلو. [ ک َ پ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل . کوهستانی ، گرمسیر است و 107 تن سکنه دارد. از رودخانه ٔ برزند آب می گیرد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
چقرلیلغتنامه دهخداچقرلی . [ چ َق ق ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبد قابوس که در 10 هزارگزی شمال خاوری کلاله واقعاست . کوهستانی و دارای جنگل است و 400 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ یکه قوزه ، محصولش برنج
قرلیلغتنامه دهخداقرلی . [ ق ِ رِل ْ لا ] (معرب ، اِ) مرغی است نیک برحذر و هوشیار که پیوسته ترسان و بیمناک بر روی آب میباشد و از غایت ترس به چشمی بر هوا وبه چشمی زیر آب نگاه کند، و آن را مثل زنند و گویند: هو احزم من قرلی . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). پرنده ای است کوچک از طائفه ٔ قاوندیات که