دیرپالغتنامه دهخدادیرپا. (نف مرکب ) دیرپای . دائم و پاینده . که زود زائل نگردد. (آنندراج ). پایدار. مداوم . بادوام .
دیرپاpersistentواژههای مصوب فرهنگستانویژگی رادیکالهایی که در محلولهای رقیق خنثی عمری چنددقیقهای یا حتی بیشتر دارند
غولتلماسهdraaواژههای مصوب فرهنگستانساختار تلماسۀ بادی غولآسایی که ممکن است ارتفاع آن حدود 400 متر و طول دامنۀ آن بیش از 600 متر باشد
تِنّینDraco, Dra, Dragonواژههای مصوب فرهنگستانهشتمین صورت فلکی بزرگ که به دور قطب شمال آسمان پیچیده است و بخشی از ستارههای آن از بین دب اکبر و دب اصغر میگذرد
پردیس دریایی،پارک دریاییmarine parkواژههای مصوب فرهنگستانپردیسی شامل بخشی از دریا غالباً برای حفاظت از زیستگاهی خاص و حفظ پایداری بومسازگان موجوداتی که در آن زندگی میکنند
آدمبهدریا! ،هشدار آدمبهدریاman overboardواژههای مصوب فرهنگستانپیام هشداری که در هنگام سقوط فرد از روی شناور به داخل دریا برای کمکرسانی سریع بر روی شناور اعلام میشود
دیرپائیدنلغتنامه دهخدادیرپائیدن . [ دَ ] (مص مرکب ) مدت درازی ماندن . دیر زمانی عمر کردن : از باغ بزندان برم و دیر بیایم چون آمدمی نزد شما دیر نپایم . منوچهری .- امثال :هرچه زود برآید دیرنپا
دیرپایلغتنامه دهخدادیرپای . (نف مرکب ) دیرپا. که دیر پاید. که بسیار پاید. بادوام . که عمری طویل دارد. که بسیار ماند زماناً. که زود از میان نشود. که بسی برجای ماند. (یادداشت مؤلف ) : کند کم درین رسته ٔ دیرپای نکوهنده لاف فروشنده رای . زینتی
دیرپائیدنلغتنامه دهخدادیرپائیدن . [ دَ ] (مص مرکب ) مدت درازی ماندن . دیر زمانی عمر کردن : از باغ بزندان برم و دیر بیایم چون آمدمی نزد شما دیر نپایم . منوچهری .- امثال :هرچه زود برآید دیرنپا
دیرپایلغتنامه دهخدادیرپای . (نف مرکب ) دیرپا. که دیر پاید. که بسیار پاید. بادوام . که عمری طویل دارد. که بسیار ماند زماناً. که زود از میان نشود. که بسی برجای ماند. (یادداشت مؤلف ) : کند کم درین رسته ٔ دیرپای نکوهنده لاف فروشنده رای . زینتی
دیرپایی گونهشناختیtypological conservatismواژههای مصوب فرهنگستانتداوم تولید عناصر فرهنگی بدون هرگونه تغییر در شکل آن
بیکاری دیرپاhard-core unemploymentواژههای مصوب فرهنگستانبیکاری افرادی که در سن کار هستند، ولی بهدلیل کمبود مهارت و تخصص مدتهاست که کار پیدا نکردهاند
تعادل دیرپاsecular equilibriumواژههای مصوب فرهنگستانتعادلی پرتوزایشی بین هستههای مادر و دختر که در آن عمر هستههای مادر در مقایسه با هستههای دختر بهقدری طولانی است که میزان فعالیتشان در عمل برای مدت زیادی ثابت میماند
آلایندههای آلی دیرپاpersistent organic pollutantsواژههای مصوب فرهنگستانموادی شیمیایی که در محیط به مدت نسبتاً طولانی باقی میمانند و با ورود به زنجیرۀ غذایی، در بافتهای زنده متراکم میشوند و بر سلامت انسان و محیط آثار نامطلوب دارند اختـ . آلاد POPs