زروانفرهنگ فارسی معین(زَ یا زُ) [ په . ] (اِ.) در اوستا چند بار زروان را در ردیف دیگر ایزدان نام برده اند و از آن فرشتة زمانة بیکرانه اراده شده است .
راتالغتنامه دهخداراتا. (اِخ )فرشته ای است . (فرهنگ ایران باستان ص 96). || یکی از ایزدان است . (فرهنگ ایران باستان ص 100).
رامفرهنگ فارسی معین[ په . ] (ص .) 1 - مطیع ، فرمانبردار. 2 - خو گرفته ، آموخته . 3 - در آیین زردشتی ، یکی از ایزدان و نام بیست ویکم از هر ماه شمسی .