یزدانلغتنامه دهخدایزدان . [ ی َ ] (اِخ ) یکی از نامهای خداوند تبارک و تعالی جل شأنه . (از ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (از آنندراج ) (از غیاث ) (از فرهنگ جهانگیری ). ایزد : چو بیچا
یزدان آفریدلغتنامه دهخدایزدان آفرید. [ ی َ ف َ ] (ن مف مرکب ، اِ مرکب ) یزدان آفریده . آفریده ٔ یزدان . مخلوق خدا. خلق خدا. (یادداشت مؤلف ). || به عقیده ٔ کریستنسن سرود دینی بوده است
یزدان سپاسلغتنامه دهخدایزدان سپاس . [ ی َ س ِ ] (صوت مرکب ) سپاس یزدان را. شکر خدا. (یادداشت مؤلف ) : که یزدان سپاس ای جهان پهلوان که ما از تو شادیم و روشن روان . فردوسی .چنین گفت از
یزدان آباد بالالغتنامه دهخدایزدان آباد بالا. [ ی َ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهر کهنه بخش حومه شهرستان قوچان واقع در 15 هزارگزی شمال باختر قوچان . جمعیت آن 340 تن و آب آن از چشمه و قنا
یزدان آباد پائینلغتنامه دهخدایزدان آباد پائین . [ ی َ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهر کهنه بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع در 22 هزارگزی شمال باختری قوچان . سکنه ٔ آن 1063 تن و آب آن از قنا