tenderestدیکشنری انگلیسی به فارسیمقرون به صرفه، حساس، لطیف، ترد، مهربان، نازک، باریک، ترد و نازک، مشفق، دقیق، محبت امیز، تنک، با ملاحظه
tenderedدیکشنری انگلیسی به فارسیمزایده، پیشنهاد دادن، حساس بودن، ترد کردن، لطیف کردن، ارائه دادن، تقدیم کردن، عرضه کردن