37 مدخل
تکه تکه کردن، خفه کردن، بدار اویختن، گلوی کسی یا چیزی را گرفتن
ترساندن
بدبختی
به شدت
تکه تکه کردن، دور انداختن، اوراق کردن
راه رفتن، عقب افتاده، عقب مانده
scrouging
shagging، درهم و برهم ساختن، خشن ساختن، تکان دادن، لرزاندن
snagging، بمانعی برخورد کردن
scraping