پیشبینی 2predictionواژههای مصوب فرهنگستانکوششی نظاممند برای شناخت دقیق و قطعی برخی از رویدادهای آینده
پیشبینی آماریstatistical predictionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پیشبینی زمینلرزه مبتنی بر فرض پایدار ماندن خصوصیات آماری زمینلرزهها در گذر زمان در منطقهای خاص
پیشبینی زمینساختیtectonic predictionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پیشبینی زمینلرزه برمبنای پارامترهای زمینساختی زمینلرزهای که ممکن است در محلی روی دهد
پیشبینی زمینلرزهearthquake predictionواژههای مصوب فرهنگستانتخمین زمان و مکان و بزرگی زمینلرزۀ آینده متـ . پیشبینی زلزله
پیش بینیدیکشنری فارسی به انگلیسیanticipation, cast, expectation, foresight, prediction, prevision, prognosis, prognostic, prognostication, projection, prophecy, speculation
پیشگوییدیکشنری فارسی به انگلیسیaugury, divination, portent, prediction, prescience, prevision, prognostic, prognostication