پریدگی، با دقت دیدن، در دریای تفکر غوطه ور شدن
از بین بردن
پاره کردن، تراشه
ریختن، جاری شدن، پاشیدن، روان ساختن، افشاندن، باریدن
ریختن
چاقوی تکه ای
poringly
sporing