poresدیکشنری انگلیسی به فارسیمنافذ، منفذ، روزنه، سوراخ ریز، خلل وفرج، با دقت دیدن، در دریای تفکر غوطه ور شدن
کوخگَردیpoverty tourism, poorismواژههای مصوب فرهنگستانبازدید گردشگران از محلههای فقیرنشین برای مشاهدۀ شیوۀ زندگی آنها