patronizeدیکشنری انگلیسی به فارسیحامی، تشویق کردن، رئيس وار رفتار کردن، نگه داری کردن، ریاست کردن، مشتری شدن، سرپرستی کردن
patronisedدیکشنری انگلیسی به فارسیحامی، تشویق کردن، رئيس وار رفتار کردن، نگه داری کردن، ریاست کردن، مشتری شدن، سرپرستی کردن