26 فرهنگ

ترجمه مقاله

patronised

/ˈpa-,ˈpātrəˌnīz/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حامی، تشویق کردن، رئيس وار رفتار کردن، نگه داری کردن، ریاست کردن، مشتری شدن، سرپرستی کردن