ماهیچۀ صافsmooth muscle, unstriated muscle, nonstriated muscle, smooth involuntary muscleواژههای مصوب فرهنگستانبافت ماهیچهای غیرمخطط که انقباض آن غیرارادی است
muzzleدیکشنری انگلیسی به فارسیپوزه، پوزه بند، دهان بند، سرلولهبخاری، صورت، دهنه، سرلوله هفت تیر یاتفنگ، پوزه بندزدن، مانع فعالیت شدن
muzzlesدیکشنری انگلیسی به فارسیمرزها، پوزه، پوزه بند، دهان بند، سرلولهبخاری، صورت، دهنه، سرلوله هفت تیر یاتفنگ، پوزه بندزدن، مانع فعالیت شدن