مردان مردآمیزmen who have sex with men, MSMواژههای مصوب فرهنگستانمردانی که صرفنظر از جهتگیری جنسی خود، با سایر مردان ارتباط جنسی برقرار میکنند
من منلغتنامه دهخدامن من . [ م ِ م ِ ] (اِ مرکب ) حکایت صوت کسی که ندانسته ای را گوید. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به من من کردن شود.
من منفرهنگ فارسی معین(مِ مِ) (اِمر.) (عا.) سخن جویده جویده ، تأنی و درنگ بسیار در سخن گفتن ، تَمجْمُج .
منگنزفرهنگ فارسی معین(مَ گَ نِ) [ فر . ] (اِ.) فلزی است با علامت اختصاری Mn سخت ، شکننده و سفید مایل به قرمز به صورت پیرولوزیت در طبیعت فراوان است و در برابر هوا بسیار دیر اکسید می شود.
منگنزلغتنامه دهخدامنگنز. [ م َ گ َ ن ِ ] (فرانسوی ، اِ) عنصری است با علامت اختصاری «Mn». جرم اتمی آن 54/938 و عدد اتمی آن 25 است . فلزی است سفید مایل به قرمز، سخت و شکننده . سنگینی ویژه ٔ آن <