impressedدیکشنری انگلیسی به فارسیتحت تاثیر قرار، تحت تاثیر قرار دادن، باقی گذاردن، تاثیر کردن بر، مهر زدن
impressesدیکشنری انگلیسی به فارسیتحت تاثیر قرار می گیرد، اثر، مهر، نشانه، نشان، نقش، نشان گذاردن، تحت تاثیر قرار دادن، باقی گذاردن، تاثیر کردن بر، مهر زدن