grateدیکشنری انگلیسی به فارسیرنده کردن، رنده، میله های اهنی، شبکه، بخاری پنجرهای، بخاری تو دیواری، قفس اهنی، زندان، صدای تصادم، با شبکه مجهز کردن، حبس کردن، شبکه دار کردن، ساییدن، ازردن، صد
زنبورکgrateواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای در کوره که از آن در فرایندهایِ خشک شدن و گیرانش و سوزاندن پسماند استفاده میشود
gratesدیکشنری انگلیسی به فارسیگیتس، رنده، میله های اهنی، شبکه، بخاری پنجرهای، بخاری تو دیواری، قفس اهنی، زندان، صدای تصادم، رنده کردن، با شبکه مجهز کردن، حبس کردن، شبکه دار کردن، ساییدن، ازر