disputingدیکشنری انگلیسی به فارسیاختلاف نظر، جدال کردن، انکار کردن، مشاجره کردن، سر و کله زدن، مباحثه کردن
distinguishesدیکشنری انگلیسی به فارسیمتمایز می شود، تمیز دادن، تشخیص دادن، مشخص کردن، وجه تمایز قائل شدن، تمبز دادن، دیفرانسیل گرفتن، مشهور کردن، فرو نشاندن، دیدن