25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
borders
border
حدود
fringes
edgings
hem
بیشتر بدانید
غریفزولد
علی
مسند
تشکرآمیز
clerical collar
خرامیده
جستوجوی دقیق
bordering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرز، حاشیه گذاشتن، محدود کردن، لبه گذاشتن، سجاف کردن، مجاور بودن
جستوجوی همآوا
borderings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرزها
جستوجوی همآغاز
borderings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرزها