لامونواژهنامه آزاد(لری بختیاری) یعنی آشیانه، محل اقامت، محل آسایش. لیز ولامون به گویش بختیاری یعنی منزلگاه _محل آسایش_محل اقامت می باشد
ژرژ لوموانلغتنامه دهخداژرژ لوموان . [ ژُ ل ُ ](اِخ ) غالباً او را ژرژ هامارتل یا پِشُر گفته اند. نام مورخ بیزانسی در قرن نهم میلادی . وی در اواخر سلطنت میشل سوم (842-867 م .) میزیست . او را تاریخی عمومی است واز خلقت جهان آغاز کرده
لهمونلغتنامه دهخدالهمون . [ ل ِ هََ م ْ مو ] (ع ص ، اِ) ج ِ لهم ّ. (منتهی الارب ). رجوع به لِهَم ّ شود.
لیمونلغتنامه دهخدالیمون . (اِخ ) دهی از دهستان شهریاری بخش مرکزی شهرستان ساری واقع در 6000گزی شمال باختری ساری . دشت ، معتدل ، مرطوب و مالاریائی . دارای 200 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا برنج ، پنبه و صیفی . شغل اهالی ز