گهکملغتنامه دهخداگهکم . [ گ َ ک ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طارم بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس . واقع در 2700 گزی جنوب حاجی آباد، سر راه شوسه ٔ کرمان به بندرعباس . محلی جلگه و هوای آن گرم سیر و سکنه ٔ آن 557 تن است . آب آن
حکملغتنامه دهخداحکم . [ح َ ک َ ] (اِخ ) ابن معبدالاصفهانی ، مکنی به ابی عبداﷲ.از شاعران است . وی بعربی شعر می گفت . (ابن الندیم ).
حکیملغتنامه دهخداحکیم . [ ح َ ] (اِخ ) ابن امیه . یکی از صحابیان و شاعران است . وی از ابتدای ظهور اسلام در مکه ایمان آورد و قوم خود را از کینه و عداوت نسبت بحضرت رسول (ص ) منع و ملامت میکرد.
گهکمولغتنامه دهخداگهکمو. [ گ َ ک ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان مسکون بخش جبال بارز شهرستان جیرفت . واقع در 42هزارگزی جنوب خاوری مسکون و 8 هزارگزی خاور شوسه ٔ بم به سبزواران . سکنه ٔ آن 12
گهکمولغتنامه دهخداگهکمو. [ گ َ ک ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان مسکون بخش جبال بارز شهرستان جیرفت . واقع در 42هزارگزی جنوب خاوری مسکون و 8 هزارگزی خاور شوسه ٔ بم به سبزواران . سکنه ٔ آن 12