چپقی شمعspark plug cap, spark plug connector, plug lead connector, plug capواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای که سیم شمع را به شمع اتصال میدهد
قاه قاهلغتنامه دهخداقاه قاه . (اِ صوت ) خندیدن به آواز بلند را گویند. (برهان ). قهقهه . (حاشیه ٔ برهان دکتر معین ) : زده خنده بر روی خواهندگان دهان زر از جودتو قاه قاه .کمال الدین اسماعیل .
کاگللغتنامه دهخداکاگل . [ گ َ ] (اِ) کلک و قلم تحریر. || نی میان تهی که در میان آب روید. (ناظم الاطباء). ظاهراً تحریفی است از کاکوگل .
کاگلیوسترولغتنامه دهخداکاگلیوسترو. [ ی ُ رُ ] (اِخ ) ژزف بالسامو طبیب ایتالیائی . وی در شعبده بازی معروف بوده است . در پالرم به سال 1743 متولد و در 1795 درگذشت .
کاگوزیمالغتنامه دهخداکاگوزیما. [ گ ُ ] (اِخ ) یاکاگوشیما . بندری است در ژاپن . محصول عمده ٔ آن ، توتون ، پنبه و بلورآلات است .
عملیات سریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود سری، جاسوسی، ضدجاسوسی، وزارت اطلاعات، مامور مخفی، جاسوس دوجانبه سیآیای، کاگب
ملازهلغتنامه دهخداملازه . [ م َ / م ُ زَ / زِ ] (اِ) به تازی لهاة گویند یعنی کام . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 478). بن زبان . (صحاح الفرس ). لهاة. (بحر الجواهر). گوشت پاره ای باشد شبیه به زبان کو
کاگللغتنامه دهخداکاگل . [ گ َ ] (اِ) کلک و قلم تحریر. || نی میان تهی که در میان آب روید. (ناظم الاطباء). ظاهراً تحریفی است از کاکوگل .
کاگلیوسترولغتنامه دهخداکاگلیوسترو. [ ی ُ رُ ] (اِخ ) ژزف بالسامو طبیب ایتالیائی . وی در شعبده بازی معروف بوده است . در پالرم به سال 1743 متولد و در 1795 درگذشت .
کاگوزیمالغتنامه دهخداکاگوزیما. [ گ ُ ] (اِخ ) یاکاگوشیما . بندری است در ژاپن . محصول عمده ٔ آن ، توتون ، پنبه و بلورآلات است .