ربتلغتنامه دهخداربت . [ رَ ] (ع مص ) پروردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تربیت کردن . (از اقرب الموارد).
ربتلغتنامه دهخداربت . [ رَ ب َ ت َ ] (ع حرف ) رُب َّ. رُبَّما. (ناظم الاطباء). رجوع به دو کلمه ٔ فوق شود.
ربتلغتنامه دهخداربت . [ رَب ْ ب َ ت َ ] (ع حرف ) رُب َّ.رُبَّما. (ناظم الاطباء). رجوع به این دو کلمه شود.
بخورالسودانلغتنامه دهخدابخورالسودان . [ ب َ / ب ُ رُس ْ سو ] (ع اِ مرکب ) بهندی رسبت نامند. نباتی است مشبک و بقدر شبری و شاخهای مشبک اومایل به لاجوردی و گلش سفید و با رطوبتی که بدست می
ربتلغتنامه دهخداربت . [ رَ ] (ع مص ) پروردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تربیت کردن . (از اقرب الموارد).