برشکاری قوسی کربنیcarbon arc cutting, CACواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برشکاری قوسی که در آن از الکترود کربنی استفاده میشود
برشکاری قوسی هواکربنیair carbon arc cutting, CAC-A, AC-Aواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برشکاری قوسی که در آن گرمای حاصل از الکترود کربنی و فلز، با دمیدن هوای فشرده و زدودن فلز مذاب ایجاد میشود
کاهشلغتنامه دهخداکاهش . [ هَِ ] (اِمص ) (از: کاه ، ریشه ٔ کاهیدن = کاستن + ش اسم مصدر). (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). کم شدن و نقصان پذیرفتن . (برهان ). کمی . مقابل افزایش : چو افزون کنی کاهش افزون بودز سستی دل مرد پرخون بود. فردوسی .<br
پاراسمپاتیکفرهنگ فارسی عمیدبخشی از دستگاه عصبی خودکار که باعث کاهش فعالیت در قسمتهای مختلف بدن میشود.
مادۀ پادپُژکantiplaque agentواژههای مصوب فرهنگستانترکیباتی که باعث کاهش فعالیت و از بین رفتن ریزاندامگانهایی میشود که در تشکیل پُژک دندان دخالت دارند متـ . پادپُژک
نشانگان خستگی مزمنchronic fatigue syndrome, CFS 3واژههای مصوب فرهنگستانبیماری مزمنی با علت ناشناخته که مشخصههای آن عبارت است از خستگی و کاهش فعالیت جسمی و علائمی شبیه به آنفلوانزا و گاه افسردگی
slumpدیکشنری انگلیسی به فارسیسقوط، رکود، افت، ریزش، زمین باتلاقی، مقدار زیاد، کاهش فعالیت، دوره رخوت، یکباره فرو ریختن، سقوط کردن، یکباره پایین امدن یا افتادن
کاهشلغتنامه دهخداکاهش . [ هَِ ] (اِمص ) (از: کاه ، ریشه ٔ کاهیدن = کاستن + ش اسم مصدر). (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). کم شدن و نقصان پذیرفتن . (برهان ). کمی . مقابل افزایش : چو افزون کنی کاهش افزون بودز سستی دل مرد پرخون بود. فردوسی .<br
کاهشدیکشنری فارسی به انگلیسیabatement, alleviation, allowance, cut, decline, decrease, depletion, diminution, drop, drop-off, fall, lapse, loss, mitigation, reduction, relief, remission, retrenchment, slowdown, slump, step-down, subtraction
کاهشلغتنامه دهخداکاهش . [ هَِ ] (اِمص ) (از: کاه ، ریشه ٔ کاهیدن = کاستن + ش اسم مصدر). (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). کم شدن و نقصان پذیرفتن . (برهان ). کمی . مقابل افزایش : چو افزون کنی کاهش افزون بودز سستی دل مرد پرخون بود. فردوسی .<br
دوربینهای محدودة کاهشlow emission zone camerasواژههای مصوب فرهنگستاندوربینهایی که به وسیلة آنها محدودة کاهش پایش میشود
دیدکاهشdazzlingواژههای مصوب فرهنگستانکوری موقت حسگر یا سلاح براثر بیشباری ناشی از تابش الکترومغناطیسی شدید