تخلف، عهدشکنی، عهدگسلی، نقضعهد ≠ وفاداری
بدپیمان، بیوفا، سستپیمان، عهدشکن، عهدگسل، ناقضعهد، ناکث ≠ وفادار
پیمانشکستن، نقضعهد کردن، پیمانشکنی کردن
پیمانشکنی، خیانت، غدر، جفاجویی ≠ وفاداری
پیمانشکنی، تخلف، خلفوعده، عهدشکنی، عهدگسلی، نبذ
پیمانشکنی، پیمانگسلی، سستعهدی، سستپیمانی، عهدشکنی، بیوفایی ≠ خوشعهدی
۱. بیوفایی، پیمانشکنی، نقضعهد ۲. جفا، جور ۳. خیانت ۴. تزویر، حیله، فریب، مکر