پیرولیلغتنامه دهخداپیرولی . [ وَ ] (اِخ ) (امیر...) برادر امیرولی و امیرخسروشاه ، از یاران سلطان محمودمیرزا فرزند سلطان ابوسعیدگورکانی . (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 191، 194، <span class="hl" dir=
تاج ریلrailhead, head of railواژههای مصوب فرهنگستانقسمت بالایی ریل که چرخهای قطار بر روی آن حرکت میکند متـ . کلاهک ریل
ریل سومthird rail, contact rail, current collector rail, conductor railواژههای مصوب فرهنگستانریلی اضافی به موازات ریلهای اصلی برای تأمین نیروی برق قطارهای برقی
ریل پایهتختflat bottomed rail, Vignoles rail / Vignol rail, tee rail, T-railواژههای مصوب فرهنگستانریل معمول در خطوط راهآهن که دارای تاج ریل و جان ریل و پایۀ ریل است
ریل ممتدcontinuous welded rail, CWR, long welded rail, welded rail, ribbon railواژههای مصوب فرهنگستانریلی که از جوش دادن چند قطعه ریل استاندارد یا ریل کوتاه به دست میآید
ریل هادیguide rail, closure rail, lead railواژههای مصوب فرهنگستانقطعه ریلی که بین پاشنۀ سوزن و تکۀ مرکزی قرار میگیرد
پیرولی باغیلغتنامه دهخداپیرولی باغی . [ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان آختاچی بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. واقع در 35هزارگزی خاور مهاباد و 7/5 هزارگزی باختر شوسه ٔ بوکان به میاندوآب . کوهستانی ، معتدل ، مالاریائی . دارای <span class="hl" d
پیرولی باغیلغتنامه دهخداپیرولی باغی . [ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان آختاچی بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. واقع در 35هزارگزی خاور مهاباد و 7/5 هزارگزی باختر شوسه ٔ بوکان به میاندوآب . کوهستانی ، معتدل ، مالاریائی . دارای <span class="hl" d